ریحانم! من جان تو را یافتم - #شعله_پاكروان

ریحانم! من جان تو را یافتم - #شعله_پاكروان
اکنون می‌دانم جسمت را هرگز نخواهم دید. اما جان تو را یافته‌ام. گفتی به بالهای باد بسپارمت، اما باد مرا برد. به خانه‌های بی‌مهتاب. تو را در دستهای لرزان پیرمردی که پسرش را اعدام کرده‌اند یافتم. تو را در چشمهای گریان مادرانی که قبری برای گریستن ندارند، در بغض خواهرانی که سوگوارند، در شانه‌های افتاده برادرانی که در سوگ عزیزانشان دندان قروچه می‌کنند، یافته‌ام.
تو در لبخند کودکانی که پدرانشان چون تو بر طناب دار بوسه زدند و رفتند، یافته‌ام. تو را در کلام همبندیانت، در آه‌هایی که می‌کشند، در انبوه خاطراتشان که مملو از عطر توست یافته‌ام.
ریحانم!
هرگز فراموشت نمی‌کنم. هرگز حرفهایت را از یاد نمی‌برم. هرگز با دشمنت دست دوستی نمیدهم. هرگز از آنچه نشانم دادی چشم برنمیدارم. هرگز عهدمان را زیر پا نمی‌گذارم.
آرزوی برباد رفته ام!
دستهایم دست توست. بر پاهای تو راه میروم. گلویم گلوی توست. با چشمهای تو می‌بینم. این قلب توست که در سینه‌ام می‌تپد. از این روست که گاه چنین گرم است و سوزان.
-
#فرداي ما را در محيط هاي زير دنبال كنيد:
FardaeMaINTV.blogspot.com
Facebook/FardaeMa
@FardaeMa

Unknown

No comments:

Post a Comment

Instagram