به روي بام ها آيينه ها گرم تماشا بود
به انتظار پاياني بر اين شب زنداني
در امتداد خزان، روزهاي زمستاني،
نويد بهار بود نام آن خورشيد پنهاني
دوباره پنجره ها زل زده به غربت شهر
در انتظار اوست كه طلوعي است پاياني
كسي كه آمدني بود و هست، مي آيد
كسي كه مثل هيچ كس نيست، مي داني!
#فرداي ما را در محيط هاي زير دنبال كنيد:
Facebook/FardaeMa
@fardaema
No comments:
Post a Comment