دل نوشته اي از مادر مصطفي كريم بيگي

هر دم از این باغ بری میرسد 
این چند روز اخیر خبرهایی می رسد مادرعبدالفتاح سلطانی به رحمت خدا رفت. روحش شاد زنی مقاوم که تا آخرین لحظه چشم انتظار پسرش بود که در آغوشش بکشد و بعد این زندگی را بدرود بگوید .
برای نرگس عزیزمان 16 سال زندان بریده اند به چه جرمی ؟ به جرم اینکه یک فعال حقوق بشر بود . به جرم اینکه انسان ها برایش دسته بندی نمیشدند و برچسب مذهب و قومیت رویشان نمیزد؟ به جرم اینکه آنچه برای خود میخواست را برای دیگری هم طلب میکرد ؟؟ نرگس جایش زندان نیست ، کاش میشد کاری کنیم 
افشین سهراب زاده بیمار و زندانی است و وقتی حرف از انجام کاری میشود نمیتوانم نادیده اش بگیرم ، حداقل صدایش باشیم 
و اما در این روزهای اخیر نیز اندک آرامشی که با سختی زیاد برای دخترم فراهم میکنم را خواسته اند از ما بگیرند با زنگ های پی در پی و هراس انگیز هنگام غروب ، رشته های نازک ارامش این خانه را برای چندمین بار پاره میکنند. من نمیدانم ایجاد این رعب و وحشت از چیست ؟ وحشت از آن بیشتر که فرزندم را به ضرب گلوله کشتند و به گور سرد سپردند . 
چه ما را بترسانید، چه زندانی کنید و چه بکشید ما خاموش نمی شویم.

‫#‏فرداي‬ ما را در محيط هاي زير دنبال كنيد:
Facebook\FardaeMa
@fardaema

Unknown

No comments:

Post a Comment

Instagram