اين سياسته كه پدر ومادر نداره يا «سياست بازي»؟
هر كس سياست رو يه چيز معنا مي كنه. مثلا يكي ميگه : « فلان مربي اصلا تو چيدن بازيكناش سياست نداره.» يكي ديگه ميگه« پولي كه از بانك گرفتي رو با چه سياستي ميخواي خرج كني؟ » حالا اين يه مدلشه. مدل ديگه اش چنين عباراتيه، «زنداني سياسي» ، «جرم سياسي»!
با نگاهي به فرهنگِ واژه هاي سياسي با چنين تعريفي از سياست مواجه مي شيم: « هر روش و راهبرد و مشي براي اداره امري از امور, چه شخصي و چه اجتماعي رو سياست مي گويند. » اين تعريف پايه اس اما در علوم سياسي وقتي از سياست به طور اخص صحبت ميشه يعني : اولا هدفهايي كه يك طبقه اجتماعي در مبارزه براي تأمين و حفظ خودش تعقيب مي كنه و دوما روشها و شيوه هايي كه به كمك اونها اين منافع حفظ يا به كرسي نشونده ميشه. مهمترين جزء سياست در درجه اول به امور دولتي بر ميگرده , يعني راه و رسم حكومت و كشورداري, يعني مشي دولت و تعيين اشكال و وظايف و محتواي فعاليت دولت. از اونجايي كه دولت ارگان اعمال قدرت يك طبقه و يا طبقات مشخص در جامعه اس، بنابراين سياست يعني چيزي كه با قدرت سر و كادر داره. يعني چيزي كه با تعادل قوا در ارتباطه.
يعني رابطه مردم با حكومت كننده. رابطه اي كه زندگي اجتماعي روزانه هركس باهاش در ارتباطه.
-
#فرداي ما را در محيط هاي زير دنبال كنيد:
FardaeMaINTV.blogspot.com
Facebook/FardaeMa
@fardaema
No comments:
Post a Comment